1- هر وقت صبح زودتر از روزهای عادی بیدار شدی و دیگه نتونستی بخوابی، بدون اون روز تعطیله…
2- بهترین صحنهای که توی تهران تا حالا دیدم، مرد مسنی بود که ظهر تابستون توی حوضچهی میدون رازی (گمرک) داشت خودشو لیف میزد.
3- یارو عینکمو برداشته میگه الان تار میبینی؟ نه عزیزم زیادی واضح میدیدم عینک زدم دیدم کم شه.
4- «خودش شد» چیست؟ بهترین توجیه زمان بچگیمون.
5- من عاجزانه از مسئولین تقاضا دارم اینترنت سراسر کشور رو به مدت 4 روز تعطیل کنن ما سریع کارای عید و خونه تکونی مون رو انجام بدیم. خدا شاهده اینجوری خیلی سخته، با دست خیس با این گوشی ها نمی شه کار کرد! مسئولین رسیدگی کنن لطفا!
6- اینقدر پول دارم که می تونم بقیه عمرمو تو راحتی زندگی کنم، البته در صورتی که تا صبح بمیرم.
7- شرکت هواپیمایی ایرباس در قرارداد فروش هواپیماهای خود به ایران، یک بند مهم نوشته: طرف ایرانی به هیچ عنوان حق نداره وانت ایرباس بسازد.
8- سیگار رو بر اساس مشکلات خارجیا ساختن. اگر می خواستن طبق استانداردهای مشکلات ایرانی بسازنش. سیگار باید یک متر بود در قطر 50 سانت.
9- اگه پنجره دو سانتیمتر باز باشه مگس میاد تو اما اگه 6 تا پنجره رو با هم باز کنی نمیره بیرون. هی می خوره به شیشه بس که خنگه.
10- اگه همه با هم تصمیم بگیریم صبح زود بیدار نشیم، دنیا مجبور می شه قبول کنه.
11- تو تاکسی منتظر یه مسافر بودیم که راه بیفته، یکی از مسافرا گفت موافقید که کرایه اون یه نفر رو با هم حساب کنیم تاکسی راه بیفته؟ مسافر جلویی گفت: نه من نمی دم! اون تو خونش لم داده من کرایه شو بدم؟
12- شاید چون پول میدید و شهرزاد رو میخرید بنظرتون گریهداره، من چون تو یوتیوب میبینم همش میخندم.
13- یکی از مهم ترین نشونه های بزرگ شدن من این بود که دیگه تو سلمونی، برام تخته نمیذاشتن تا روش بشینم.
14- تو نصف شعرای حافظ کلمه ی دوش استفاده شده، ینی میخوام بگم از همون زمان قدیمم در مصرف آب صرفه جو نبودیم.
15- گربه ها میخوان موهاشونو کوتاه کنن میرن پیش موکت بُر.
16- امروز از سر صبح، شيشه ى سمت راست عينكم كثيف بود. براى اينكه رو مخم نره، كل روز، چشم سمت راستمو بستم و با يه چشم سر كردم! همچين آدم تنبلی ام من!
17- هرچی سن بالاتر میره پوست آدم کلفت تر میشه. خدای تبارک و تعالی آدم می فرسته زمین، کرگدن تحویل می گیره.
18- متاسفانه بايد بگم كه اگه از اون دسته اى هستيد كه كوپن قند و روغن رو از نزديك ديديد، پير شدين ديگه.
19- بچه دو ساله ای که از ننه باباش هم حساب نمیبره، از بمب هیدروژنی خطرناکتره.
20- یه بار سوار تاکسی شدم راننده گفت امروز راه حل سیاسی سوریه رو تحلیل می کنم، حوصلشو داری سوار شو نداری بفرما بیرون.
21- نمیدونم چه اصراریه ادمای کوتاه قد برن بدنسازی مث کلمن بشن.
22- مردا برا این اینقدر به پارک دوبلشون می نازن چون تنها کاری که بدون کمک مامانشون می تونن انجام بدن همینه.
23- باغ وحش که می ری، میمون یه جوری نگات می کنه انگار اون پول ورودی داده اومده آدما رو تماشا کنه.
24- سیمرغ بلورین بهترین لحظه زندگی تعلق می گیره به زمانی که همه خانواده دور هم جمعن.
25- آیا میدانید، با شمردن حلقه های تن ماهی میتوان به سن کنسرو پی برد؟
26- بچه بودیم بهمون میگفتن هر لقمه غذا رو باید 32 بار بجوی تا خوب غذات هضم بشه یه روز من نشستم امتحان کردم ناهار که تموم شد دیدم شام رو اوردن.
27- جاستین بیبر اگه تو گرمی جایزه هم نبره مامانش میتونه از اون پشت یه جایزه بیاره بگه اینم بدین به بچه ی من.
28- دو کلمه میگم حساب کار تا چند روز دیگه بیاد دستتون: خانه تکانی!
29- طب سنتی طوریه که شما بری بگی من دست چپم رو تو تصادف از دست دادم، میگن این چهار تا دمنوش رو بخور یدونه دست نو جای قبلی در میاد
30. _ساعد سهیلی؟
+نه. کشاله ران باقرم.
31. هیچ وخ نفهمیدم چرا وقتی کمک لازم دارم هیچکی نیس ولی تا دست تو دماغم میکنم یهو از زیر زمینم یکی درمیاد نیگام میکنه
32. هر وقت لباسو بپوشم خودم میام بیرون. لطفا درِ اتاق پُرُوُ باز نکنید.
33. مهمترین عامل سرطان، فکر کردن به حرفاییه که باید تو دعوا میزدی و نزدی.
34. دوستم از یکی از آشناها دو روزه BMW گرفته برای دامادیش گل بزنه اینقدر این دو روزه تو خیابون واسش موقعیت پیش اومده میگه نمیخوام زن بگیرم کنسل کنین.
35. هنوزم که هنوزه هرکی زنگ بزنه خونه بگه زنگ زدم تلفنتون اشغال بود بابام میگه بچه ها تو اینترنت بودن.